کد مطلب:106395 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:250

خطبه 010-حزب شیطان











[صفحه 567]

از خطبه های امام (ع) است استجلاب: به معنای جمعیت است البصیره: عقل افرطت الحوض: پر كردم حوض را ماتح: آبكش، گاهی ماتح با مائح اشتباه می شود و آن به معنای كسی است كه در اندرون چاه می رود و دلو را پر آب می كند. الصدور: بازگشت از آب آوردن یا غیر آن كه در مقابل ورود است و آن به معنای بازگشت به آن است. بدانید كه همانا شیطان حزب خود را جمع كرده و سواره نظام و پیاده نظام لشكرش را فراهم آورده است. همانا من بصیرتی دارم كه از من جدا نمی شود، حق را بر خود نپوشیده ام و آن هم بر من پوشیده نشده است. سوگند به خدا برای آنان حوضی را پر كنم كه خود آب آن را بكشم بطوری كه هر كه در آن حوض درآید به هلاكت رسد و هر كه از آن حوض بیرون آید دیگر به سوی آن باز نگردد. به عقیده من (شارح) این بخش از گفتار امام (ع) مخلوط و تلفیقی است از خطبه ای كه این جمله را دارد: لما بلغه ان طلحه و الزبیر خلعا بیعته، و این خطبه ی منظمی نیست. سیدرضی بخش دیگر این خطبه را در جای دیگر آورده است وقتی به آن برسیم تمام آن را به خواست خدا ذكر می كنیم. این فصل از كلام امام (ع) مشتمل بر سه امر به ترتیب زیر است: 1- بدگویی از اصحاب جمل و نفرت از آن

ها. 2- توجه دادن به فضیلت خود آن حضرت. 3- تهدید اصحاب جمل. مذمت اصحاب جمل را با جمله الا و ان الشیطان... آغاز می كند. مقصود حضرت این است چیزی كه موجب مخالفت آنها با حق می شود شیطان است كه آنها را وسوسه می كند و باطل را در دلشان می آراید. قبل از این نیز چگونگی وسوسه و گمراه كردن شیطان را دانستی. پس هر كس با حق مخالفت كند و از روی دشمنی حق را رها كند از حزب شیطان و از لشكریان پیاده و سواره او می باشد. جمله دوم: ان معی لبصیرتی، در ابتدا به كمال عقل و استعداد خود برای جلب حق و روشن كردن آن اشاره می فرماید و سپس بر این حقیقت تاكید می كند كه نفس قدسیه اش هرگز فریب شیطان را نخورده است و آن چنان كه حق بر دیدگان ضعیف مشتبه شده و آنها را از دیدن آن كور و از ادراك و جداسازی حق از باطل ناتوان می سازد، در مورد آن حضرت چنین نشده است، خواه تشخیص ندادن حق از باطل به وسیله فریب شیطان بدون واسطه باشد، و همین است منظور كلام امام (ع) كه فرمود: ما لبست علی نفسی، یعنی آنچه نفس اماره بر نفس مطمئنه ی من القا كرد كارساز واقع نشد، و خواه با وساطت پیروان شیطان صورت گرفته باشد، و همین است معنای كلام امام (ع) كه فرمود: و لا لبس علی، یعن

ی هیچ یك از پیروان ابلیس نتوانست شبهه ای را بر من القا كند و حق را به باطل بیاراید و بر من مشتبهه سازد. امام (ع) به موضوع سوم اشاره كرده و فرموده است: و ایم الله لافرطن حوضا انا ماتحه الی آخر. افراط حوض را برای جمع آوری سپاه و فراهم كردن ابزار جنگ استعاره آورده است و انا ماتحه را كنایه از این آورده است كه خود سرپرستی و اختیار این جنگ را به عهده خواهد داشت. از این جهت كه جنگ شبیه دریا و آب فراوان است، اوصاف آب را برای آن استعاره آورده است. در مثل گفته می شود فلان غواص غمرات و فلان متغمس فی الحرب، یعنی فلان كس در گردابها فرو رفت و فلانی در جنگ غوطه ور شد. جایز است در این جا لفظ حوض را استعاره بیاورد و آن را با كلمات متح و فرط و اصدار و ایراد ترشیحیه كند. امام با اختصاص متح به نفس خود تهدید آنها را تاكید می كند، زیرا آنها به سختی و شجاعت او آگاه بودند. مضاف الیه ماتح در حقیقت حذف شده است و تقدیر آن چنین بوده است: انه ماتح ماوه زیرا آب از حوض قابل كشیدن است. سپس استعداد خود را در سخت گرفتن بر آنها توصیف می كند و به كنایه می فرماید هر كه در آن حوض وارد شد نجات پیدا نمی كند و به منزله ی كسی خواهد بود كه غرق می شود

و هر كس جان سالم به در برد دوباره به میدان جنگ برنمی گردد و مجددا در صدد تهیه تداركات جنگ برنمی آید، و سپس این حقیقت را با سوگند خالق متعال تاكید می فرماید. اصل كلمه ایم، ایمن و جمع یمین است. نون آن برای تخفیف حذف شده همان گونه كه لم یكن را لم یك تلفظ می كنند. و بنا به قولی ایم مستقلا اسمی است كه برای سوگند وضع شده، شرح بیشتر در كتابهای نحو آمده است.


صفحه 567.